چند لحظه از زندگی...
به نام عشق
یه روزی یه جایی یه دل شکوندم یکی عاشقم شد به پاش نموندم چه آسون چه راحت ازش گذشتم
دلم رو به قلبی دیگه سپردم،پریشون و گریون ودل شکسته هنوز هم به هیچکی دلی نبسته
چقدر می گفت دوباره،دوباره برگرد، چه روزها که بی من تنهایی سر کرد
اما حالا که دارم فکر می کنم می بینم انگار،اونیکه باخته بازی رو فقط من بودم این بار
حتی یه بار نشد که بعد از اون عشقو ببینم، از شدت عشق از رو لبی بوسه بچینم
پشیمونم، من دیگه بی تو، نه نمیتونم
نمی خونم ،من دیگه جزء برای تو نمی خونم
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در چهار شنبه 8 تير 1390برچسب:, ساعت
8:14 بعد از ظهر توسط M_N| نظر بدهيد |
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |