به نام عشق
نظرات شما عزیزان:
روزی مرد کوری روی پلههای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و...
آنجا را ترک کرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:
امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!
شما می توانید بعد از گذاشتن کد لینک باکس در وبلاگتان و یا سایتتان لینکتان را ثبت نمایید تا در مقابل دید کاربران چت روم ایرانی قرار گیرد.
با تشکر
http://tabadol12.com/box
شهادت حضرت فاطمه زهرا به شماتسلیت میگویم
من با
\"خاطرهااااااااااای از
شهیییییییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییدهمت
قابل توجه
مخصوصا
مرد های این دوره
بروزم
راستی اگه یه کم دیر به دیر سر میزن عذر خواهی میکنم
ولی هر وقت میام مطمئن باشید حداقل یه پست مطلبتون رو میخونم
شمام هر وقت بروز شدین خبر بدین
اگه هم وبم مشکلی داره خواهش میکنم بگین [گل]
http://www.zendegi91zh.blogfa.com
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |